پارساپارسا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره

mamane parsa

برای پسرم پارسا

1392/8/15 20:19
نویسنده : شيما
231 بازدید
اشتراک گذاری

بچه دار شدن تصمیم خطیری است با این تصمیم اجازه میدهید تکه ای از وجودتان جایی بیرون از تنتان به زندگی ادامه دهد.

سلام پسرم؛

چند وقتی بود که میخواستم خاطرات بزرگ شدنتو،حرفایی که میخوام بهت بزنمو ،درددلا و چیزایی که میخوام از دنیای دور و برت بدونی رو برات بنویسم.اما امان از این امروز فردا کردنا.

به هر حال امروز که تو درست چهارسال و یازده ماهته،موفق شدم برات بنویسم،هر چند نوشتن روی کاغذو بیشتر دوست دارم ولی خوب اینجوری نوشتن مزایای خودشو داره که نمیشه انکارش کرد.هر چقدر هم که از تکنولوژی بیزار و گریزون باشی.مثلا یکیش اینکه وقتی من مطالبو اینجا مینویسم شما حوصله ت سر نمیره.مثل همین الان که زل زدی به مانیتور.

بگذریم.همین اول بسم ا.. میخواستم یه چیزیو بگم؛خیلی از مامانا وقتی میخوان برای بچه هاشون بنویسن با زبون نینیا باهاشون صحبت میکنن.ولی من میخوام باهات مثل یه آدم بزرگ حرف بزنم.به چند تا دلیل؛

اولیش اینکه قراره این وبلاگ هدیه ی تولد 18 سالگیت باشه.و اونموقع دیگه مردی شدی واسه خودت.و شایدم اصلا خوشت نیاد که عسل مامان یا و.... صدات کنم و مثل یه نینی باهات حرف بزنم

دوم اینکه قرار نیست فقط خاطرات بچگیتو تو این وبلاگ بنویسم.بلکه قراره تجربه های خودم از دنیا و آدماش برات بنویسم.درددلامو و خلاصه غما و شادیامو بنویسم.تا بدونی چه جور جایی دنیا اومدی،دو رو بری هات چجور آدمایی بودن،و تو چطور بزرگ شدی.باشه تا فراموش نکنیم کی بودیم و از کجا اومدیم.که فراموشی بد دردیه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به mamane parsa می باشد